تیر دونالد ترامپ برای کشاندن موضوع آشوبها و اغتشاشهای ایران به شورای امنیت و همراه کردن این شورا با خود برای اعمال فشار بر تهران و حمایت از مخالفان نظام به سنگ خورد.
تقریباً همه اعضای شورای امنیت بهجز آمریکا و انگلیس به اتفاق از پذیرش این خواسته آمریکا سر باز زده و و تأکید کردند که حوادث روزهای اخیر یک موضوع داخلی و مربوط به ایران است و نمیتوان آن را در شورای امنیت مطرح کرد، زیرا حیطه مسئولیت و اختیارات این شورا موضوعاتی است که صلح و امنیت بینالمللی را تهدید میکند.
نماینده سوئد حتی به آمریکاییها طعنه زد که باید موضوع برجام و مشکلاتشان با اجرای این توافق را از مسائل دیگر جدا کنند و نماینده کویت هم گفت جامعه بینالمللی در پرداختن به مسائل ایران بایستی از پیامدهای فاجعهبار بهار عربی و سوریه درس بگیرد.
نماینده چین هم خواستار احترام به تمامیت ارضی و حق حاکمیت کشورها شد و گفت شورای امنیت نباید درباره مسائل داخلی کشورهای دیگر گفتوگو کند و نماینده روسیه هم در اظهاراتی تند آمریکا را به سوءاستفاده از شورای امنیت برای مداخله در امور داخلی کشورها متهم کرد و گفت: طبق منطق آمریکا، شورای امنیت بایستی بعد از حوادث داخلی آمریکا مثل اعتراضهای فرگوسن، میسوری یا بعد از تظاهراتهای والاستریت، درخواست برگزاری نشست شورای امنیت میداد.
آمریکاییها از رو نرفتند
با اینحال نیکی هیلی با وقاحت تمام پس از شنیدن کنایهها و طعنههای اعضای شورای امنیت بازهم اظهار داشت: دولت آمریکا درکنار تظاهراتکنندگان ایران است. در سال ۲۰۰۹ دنیا در حمایت از تظاهراتکنندگان ایران منفعل عمل کرد، اینبار ساکت نخواهیم ماند.»
نماینده انگلیس هم مدعی شد که بررسی مطالبات مردم ایران نیاز به بررسی دارد و خواستار صدور اجازه دسترسی بازرس ویژه حقوق بشر سازمان ملل و ارزیابی اوضاع ایران از سوی او توسط تهران شد.
دولتین آمریکا و انگلیس که در چندروز اخیر در حمایت از اغتشاشها و آشوبگری عناصر نفوذی گروهای ضدانقلاب سنگ تمام گذاشته و با صدور پیامهای حمایتآمیز، تحریک مردم به آشوب، بازگذاشتن دست گروههای ضد انقلاب برای سازماندهی گروههای خرابکار در ایران و حمایت مالی و رسانهای از آنها، هر آنچه را از دستشان برآمده انجام دادهاند.
ماشین تبلیغاتی و رسانهای این کشورها برخورد نیروهای انتظامی و امنیتی ایران با حملهکنندگان به اموال عمومی و تخریب اماکن دولتی، عمومی و خصوصی مثل بانکها، ادارات دولتی، ایستگاههای اتوبوس و مترو و... برهمزنندگان نظم و امنیت عمومی، حملهکنندگان به اماکن نظامی و پاسگاهها برای سرقت سلاح و عناصر گروهکی که اقدام به قتل برخی شهروندان ایرانی کردهاند را سرکوب اعتراضات مردمی از سوی نظام عنوان کردهاند.
این درحالی است که سوابق اعتراضها و آشوبهای خیابانی در خود این کشورها که گاه به جنبشهای فراگیر در دهها و صدها شهر آمریکا و انگلیس بدل شده با برخوردهای بسیار خشن، افراطی و سرکوبگرانه دولتهای این کشورها به نام دفاع از امنیت و مقابله با خرابکاری و آشوبطلبی روبهرو شده است.
مسأله این است که اعتراضات مردمی در آمریکا و انگلیس در مقابل تبعیض نژادی، خشونت پلیس، سیاستهای اقتصادی دولتها، اوضاع معیشتی، شورش، برهم زدن نظم و امنیت و خرابکاری نامیده شده و با خشونتبارترین روشها که صدای جهان را بلند میکند سرکوب میشود، اما در ایران اگر نیروهای انتظامی و امنیتی با تخریب اموال عمومی، برهمزدن امنیت و گروههای مسلحی که دست به قتل مردم میزنند برخورد کنند، نقض حقوق شهروندی و حقوق بشر و خفقان و سرکوب مطالبات مردمی نام گرفته و بهدنبال آن، این دولتها دم از حمایت از مردم ایران و البته تحریم آنها برای حمایت از خودشان میزنند.
فرگوسن و جنبش والاستریت سمبل سرکوب آمریکایی
در جریان جنبش اعتراضات مردم آمریکا نسبت به نظام اقتصادی غیرعادلانه و کاپیتالیستی آمریکا که به جنبش اشغال والاستریت یا ۹۹ درصد معروف شد و برخی آن را با خیزشهای مردمی بهار عربی بهویژه تجمعات میدان تحریر مقایسه کردهاند و از سال ۲۰۱۱ بهمدت ۲ سال ادامه داشت، پلیش ضدشورش آمریکا با خشنترین روشها ازجمله شلیک بهسوی معترضانی که تجمعات مسالمتآمیز برگزار میکردند بهویژه در شهر نیویورک دهها نفر را مجروح کردند و مردم را بهشدت مورد ضرب و شتم قرار دادند. در جریان این اعتراضها پلیس آمریکا بیش از ۷۰۰ نفر را به اتهام اخلال در نظم عمومی و مقاومت دربرابر پلیس دستگیر کرد.
پس از آن در جریان اعتراضات مردمی در پی کشته شدن یک جوان سیاهپوست بهدست یک پلیس نژادپرست در شهر فرگوست آمریکا، پلیس و گارد امنیت ملی آمریکا با سرکوب وحشیانه دهها هزار سیاهپوست و دیگر شهروندان آمریکایی که بهدلیل تبرئه افسر قاتل به خیابانها آمده بودند، سبب شدند که حتی شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد هم اقدامات پلیش و نیروهای ارتش آمریکا را نقض حقوق بشر اعلام کرده و آن را محکوم کنند. رفتار پلیس آمریکا در سرکوب معترضان سبب شد که این اعتراضات به بیش از ۱۰۰ شهر آمریکا گسترش یابد و در جریان آن چندین تن بهدست پلیس و بهضرب گلوله کشته شدند.
سرکوب اعتراضات لندن با ۱۶ هزار پلیس مسلح
در سال ۲۰۱۱ در انگلستان نیز پس از کشته شدن مارک دوگان یک جوان سیاهپوست بهدست پلیسی نژادپرست، اعتراضهای مردمی که از لندن آغاز شده بود بهسرعت به موجی از اعتراضات فراگیر بدل شد که شهرهای مختلف مثل برمنگهام، لیورپول، تاتنهام، بریستول و دهها شهر دیگر را فراگرفت. پلیس بریتانیا در طول ۴ شب ۷۷۰ نفر را با اتهاماتی چون اغتشاشگر، برهمزننده نظم عمومی، غارتگری و شکستن شیشههای مغازهها و اماکن عمومی و حمله به مردم بازداشت کرد. اسکاتلند یارد برای این سرکوب از گلولههای پلاستیکی و ماشینهای آبپاش و باتوم بهطور گسترده استفاده کرد. تئونی بلر نخستوزیر وقت انگلستان، معترضان را تبهکار خواند و ۱۶ هزار پلیس را در لندن برای سرکوب آنها بهکار گرفت.
سرکوب به روش فرانسوی
تصاویر برخوردهای خضونتآمیز و بربریت پلیس ضد شورش فرانسه که در این کشور به پلیس «هار» معروفند در جریان اعتراضات و اعتصابات خردادماه سال گذشته جامعه کارگری نسبت به تغییرات قانون کار و کاهش حقوق و امتیازهای شاغلین در این کشور، جامعه جهانی را شوکه کرد. بیش از ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر به دعوت اتحادیههای صنفی در فرانسه در این اعتراضات شرکت کردند که صدها تن از آنها زیر مشت و لگد و ضربات باتون و شوکرها و یا بهدلیل استنشاق گاز اشکآور مصدوم و روانه بیمارستان شدند و صدها تن نیز بازداشت و روانه زندان.
در مهرماه امسال هم تظاهرات ۵ و نیم میلیونی مشابه کارگران در فرانسه در دولت ماکرون با سرکوب مشابه پلیس روبهرو شد.
نظر شما